امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Big Shot

American: ˈbɪɡˈʃɑːt British: bɪɡʃɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun phrase
شخص مهم، آدم کله گنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He joined the labor union and became a big shot.
- به اتحادیه‌ی کارگری ملحق شد و جزو کله‌ گنده‌ها درآمد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد big shot

  1. noun very important person
    Synonyms: VIP, big cat, big cheese, big cheese, big fish, big gun, big gun, big man on campus, big wheel, big wheel, bigwig, bigwig, celebrity, dignitary, fat cat, head honcho, heavy-hitter, heavy-hitter, heavyweight, high man on the totem pole, high-muck-a-muck, important person, influential person, mogul, nabob, notable, personage, somebody

ارجاع به لغت big shot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «big shot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/big shot

لغات نزدیک big shot

پیشنهاد بهبود معانی